«من از خدا می‌ترسم.» (پیدایش ۴۲: ۱۸)

     این کلام یوسف است به برادرانش وقتی که ایشان را با مایحتاج ضروری به سمت خانه و پدر نیازمندشان روانه ساخت. شایسته است تا ما مسیحیان نیز همین سخن را -هر وقت که وسوسه شدیم  تا رفتاری خلاف رفتار یک مسیحی داشته باشیم- با خود تکرار کنیم. ترس واقعی از خداوند زنده، ترس از مجازات نبوده بلکه از مَحبت ریشه گرفته و با مشارکت با او تقویت می‌شود. ترس از افتادن به آتش جهنم و یا ترس از ن و منکر نیست. این ترس حتی هراس از قدرت عظیم خداوند نبوده بلکه ترس از این است که مبادا دل او را محزون سازیم.
 چنین ترسی با تأثیر روح‌القدس در دل ایماندار ایجاد شده و بزرگترین مانع و بازدارنده از ارتکاب به گناه است. اگر از آن هراس داشته باشم که مبادا باعث بی‌حرمتی  به خداوند و نجات دهنده خود شوم، بدون شک تلاشم این خواهد بود تا او را خوشنود سازم. اگر او را دوست داشته باشم از بی‌احترامی به او واهمه خواهم داشت. این نوع ترس ما را محتاط و مراقب ساخته و اغلب اوقات ما را به دعا کردن وامی‌دارد. به علاوه باعث می‌شود تا دست به سنجیدن خویش و نیات درونی خود بزنیم. این ترس باعث می‌شود تا رفتار خود را با کلام خداوند مورد مقایسه قرار دهیم؛ ما را از ریاکاری، فرض غلط درباره خود، لاابلای بودن و ناراستی حفظ می‌کند. کسی که از خداوند می‌ترسد: «به م شریران گام برنمی‌دارد. به راه گناهکاران وارد نمی‌شود. در مجلس استهزاء کنندگان نمی‌نشیند. بلکه رغبت او در شریعت خداوند است و شب و روز در شریعت او تأمل می‌کند.» (مزمور ۱: ۱-۲)
     آیا ترس از خداوند امروز رفتار ما را مورد تأثیر خود قرار داده است؟ آیا با رفتار خود و بویژه در برخورد با مسلمانان گویی به آن‌ها گفته‌ایم که: «من از خدا می‌ترسم.» آیا با مشاهده کنش دیگران و ریاکاری و عدم ثباتشان می‌توانیم بگوئیم: شما را ترسی از خدای زنده نیست امّا من اینگونه رفتار نخواهم کرد چونکه من از خدا می‌ترسم. امثال 1: 7 
ترس یهوه آغاز علم است. لیکن جاهلان حکمت و ادب را خوار میشمارند.    (امثال 1: 7 )

و ما می‌دانيم كه خدا همه چيزها را برای خيريت كسانی به کار می‌برد كه او را دوست دارند و فرا خوانده شده‌اند تا خواست او را انجام دهند.  (رساله به رومیان 8: 28 )

گناه همیشه سختی را بدنبال می‌آورد؛ ریشه همهٔ ناراحتی‌ها و مشکلات در جدایی از خداوند زنده و حقیقی است. به طور کلی می‌توان گفت که علت بروز سختی در نافرمانی از خداوند است و یا گاهی فرستاده می‌شود تا مانع از بروز شرارتی بزرگ‌تر شود. البته گاهی نیز علت بروزش نیکویی است؛ زیرا ایمانداران بعضی مواقع به خاطر پارسایی‌شان مورد جفا قرار می‌گیرند. در هرصورت علت بروز سختی این است که ما ایمانداران به مسیح را اصلاح کرده، بهبود بخشیده و به خداوند نزدیکتر سازد. 
فراموش نکنیم هر مشکلی که در زندگی خود با آن مواجهیم -هرچه که می‌خواهد باشد- اگر به خداوند تعلق داشته باشیم، او با ماست و هدفی پرفیض را دنبال می‌کند. وی دوره زمانی آن را دقیقاً مشخص کرده و اجازه نمی‌دهد تا بیش از مدتی که صلاح می‌داند ادامه پیدا کند.  خداوند از سختی‌ها در جهت مقدس ساختن ما مسیحیان استفاده کرده تا درنهایت باعث خیریت ما شوند. زمانی هم که هدف پرمهر او از آن آزمون بخصوص به انجام رسید آنگاه وی ما را از آن رهایی می‌دهد. به یاد داشته باشید که در هر سختی و مشکلی خداوند در کنار شماست . به علاوه او با شماست تا دعایتان را شنیده، به شما قوت داده، راهنمایی‌تان کرده و سرانجام پیروزمندانه از کورهٔ آزمایش بیرون آورد. فیض خداوند ما عیسی مسیح کافی است . همچنین حضورش قطعی و خلاصی از سختی -در زمان و از راهی که او معین داشته- تضمین شده است. در نتیجه: «قوی باشید  او دل شما را تقویت خواهد داد، ای کسانی که برای خداوند انتظار می‌کشید.                  

خدا فرموده است:
تو را هرگز وا نخواهم گذاشت،
و هرگز ترک نخواهم کرد.
پس با اطمینان می‌گوییم:
«خداوند یاور من است، پس نخواهم ترسید.
انسان به من چه تواند کرد؟»                                                                                           (رساله به عبرانیان 13: 6-5)

خداوند ,داشته ,سختی ,رفتار ,نخواهم ,می‌ترسم ,بروز سختی ,باعث می‌شود ,داشته باشم ,نبوده بلکه منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

فیس نم dl-mu5ic معرفی انواع محصولات و خدمات